زهرازهرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

ناز بلا

ابرو

سلام نانازم,خوبی ماه طلا؟ تو این مدت که نمی اومدم پیشت دایی حسین رفت قاطی مرغا یعنی دوماد شد و بعد از مراسم خواستگاری و بله برون و آزمایش,دیروز با زن دایی رفتیم آرایشگاه (قصر عروس)و برای اولین بار زن دایی ابروهاشو برداشت,خوشکل بود و خوشکلتر شد,بعد هم با هم برگشتیم خونشون و رسوندمش و خودم اومدم دنبالت که خونه ی مامانی بودی,بعد بابایی اومد دنبالمون و رفتیم خونه,تو زود خوابیدی و منم همین طور. پنج شنبه هم نامزدی دایی حسین,امشب هم خونه ی بابا بزرگ شام دعوتیم. ...
31 خرداد 1391

یک وقفه ی طولانی!!!

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام هستی من میدونم وقتی که بزرگ شدی و اومدی به وبلاگت سر زدی از این وقفه تعجب کنی یا خندت بگیره حق داری,اما من,یعنی مامانت از آخرین مطلبی که تو وبلاگت گذاشتم به بابایی گفتم که برای خونمون اینترنت پر سرعت بگیره که بابایی هم هی امروز و فردا کرد تا اینکه من مجبور شدم بازم از خونه ی مامانی خاطرات شیرینتو بنویسم,البته لازم به ذکر که بابایی هم تو این مدت خیلی درگیر کارش بود,من که بهش حق میدم,تو چطور؟ خب بریم سر اصل مطلب(وای مامانی کی میشه خواستگاریتو ببینم که بابای دوماد میگه بریم سر اصل مطلب ) تو امروز شدی 1سال و 4ماه و 1هفته,اوه اگه خودتو ببینی,خواهی دید که چقدر بزرگ شدی و چه ...
24 خرداد 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناز بلا می باشد